هر ایرانی , یک حقوقدان

۹ مطلب با موضوع «خانواده» ثبت شده است

اصطلاحات حقوقی پر کاربرد

📌حقوق : مجموعه قوانین است که حاکم بر روابط انسان هاست که با هدف استقراء عدالت و ایجاد نظم به وجود آمده است.

📌مال : در باره مال تعاریف متعددی وجود دارد که راحت ترین تعریف عبارت است از:هر چیزی که قابلیت داد و ستد داشته باشد مال می گویند

📌مال منقول : به مالی گفته می شود که قابل جا به جایی بوده بدون اینکه به خود و محل آسیب وارد کند مثل : پول و میز و صندلی و...

📌مال غیر منقول : به مالی گفته می شود که قابل جا به جایی نمی باشد. مثل : زمین و ...

📌جرم : هر فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد جرم محسوب می شود

📌دیه : دیه مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنی علیه یا به ولی یا اولیاء دم او داده میشود

📌مباشر جرم : کسی است که جرم را مستقیم و بدون واسطه انجام می دهد.

📌مسبب جرم : کسی است که جرم را غیر مستقیم انجام می دهد مثل : استفاده از حیوانات

📌معاون جرم : در تسهیل وقوع جرم موثر است . مثل : نگهبانی دادن باز کردن گاو صندوق و....... 

📌شریک جرم : اجماع بیش از یک { دو نفر کمتر نباشد } نفر در ارتکاب جرم و شرکت هر دو در عملیات مجرمانه

📌زنا : عبارت است از اجماع مرد با زنی که ذاتا" بر او حرام است

📌قوادی : عبارت است از جمع و مرتبط کردن دو نفر یا بیشتر برای زنا یا لواط

📌قذف : نسبت دادن زنا یا لواط به شخص دیگری

📌اقرار :اگر شخصی خبری را اعلام کند که مفاد آن بر ضرر خودش و به نفع دیگری باشد اقرار نام دارد. به شخصی که اقرار می کند مقر گویند.اگر مفاد این خبر به نفع خودش وبه ضرر دیگری باشد ادعا واگر به نفع دیگری وبه ضرر شخص ثالثی باشد شهادت نام دارد

📌اقدامات تامینی:تدابیری است که دادگاه برای جلوگیری از تکرار جرم درباره مجرمین خطرناک اتخاذ می کند مانند نگهداری مجرمین دیوانه در تیمارستان

📌امور حسبی:به اموری گفته می شود که دادگاه ها باید بدون ملاحظه اینکه در مورد آنها اختلاف .مرافعه ای وجود پیدا کرده یا نه وارد زسیدگی واتخاذ تصمیم کنند.مانند رسیدگی به اموال متوفای بلا وارث،تعیین سرپزست برای دیوانه ای که ولی یا قیم ندارد.

📌باز پرس:مقام قضایی است که در وظیفه اش تحقیق از متهمین وانجام تحقیقات مقدماتی در پرونده های کیفری است.قبلا ًبه بازپرس مستنطق گفته می شد

📌اهلیت : عبارت است از شایستگی انسان برای دارا بودن یا اجرای حق و تکلیف

📌اماره:هر چیزی که حکایت از چیز دیگری داشته ودر پرونده های مدنی وکیفری ظاهرا ًجنبه کاشفیت از واقع دارد مانند تصرف شیئی که در ظاهر کاشف از مالکیت متصرف است.البته ممکن است خلاف آن نیز ثابت شود.برای مثال ممکن است شیئی که در تصرف الف است در مالکیت ب باشد که الف بطور امانی آن را در اختیار گرفته است.

📌التزام:تعهد کردن گاهی در قراردادها وجهی به عنوان وجه التزام آورده می شود که به منظور تامین خسارت عدم انجام تعهد یا تاخیر آن مقرر می شود

📌تمتع : عبارت است از این که شخص قانونا" شایستگی و توانایی بهره مندی و دارا شدن حقی را داشته باشد

📌استیفاء : عبارت از قابلیتی است که قانون برای افراد شناخته تا بتوانند حق خود را اجراء و خود را متعهد سازند

📌احوال شخصیه : عبارت از عناوینی است که سبب ظهور یا وجود ویژگی و حالاتی در شخص نسبت به شخص دیگر می شود که بر آن اثر قانونی مترتب شده است مثل : ازدواج

📌نکاح : عبارت است از عقدی که سبب رابطه زنا شویی بین دو جنس مخالف می شود

📌طلاق : عبارت است از انحلال نکاح دائم با شرایط و تشریفات خاص از جانب مرد و نماینده قانونی او

📌بذل مدت:صرف نظر کردن زوج از ادامه اثر عقد نکاح در ازدواج موقت وپایان بخشیدن به آن را گویند

📌عده:مدتی که در آن مدت زنی که ازدواجش از طریق طلاق،وفات،فسخ نکاح یا بذل مدت منحل شده نمی توان شوهر دیگری اختیار کند

📌بالغ:دختری که به سن 9سال قمری ومردی که به سن 15سال قمری رسیده باشد

📌دارایی : تمام حقوق و تعهدات شخص اعم از مالی و غیر مالی

📌حجر : عبارت است از ممنوع بودن شخص از تصرف در بعضی یا تمام امور خود به منظور از حمایت از او به حکم قانون

📌سفیه : به شخص کبیری گفته می شود که عقل معاش ندارد و نمی تواند در معاملات مالی غبطه و مصلحت خود را رعایت نماید

📌 حق عینی : حقی که شخص به طور مستقیم و بی واسطه نسبت به چیزی پیدا می کند و می تواند از آن استفاده کند

📌حق دینی : حقی است که شخص نسبت به دیگری پیدا می کند و به موجب آن می تواند انجام دادن کاری را از او بخواهد

📌عین : اموالی که وجود خارجی داشته و با حس لامسه قابل ادراک باشند

📌حق انتفاع : حقی که شخص از مالی که عین آن ملک دیگری است یا مالک خاص ندارد می تواند استفاده کند

📌حق ارتفاق : حقی که کسی در ملک دیگری دارد مثل : حق عبور و .

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نحله چیست؟

نحله به کسر »ن« در معانی، هدیه، آیین، مذهب وعقیده آمده است. بعضی از فقها نحله را همان مهریه می دانند و با استناد به آیه چهارم سومره نساء »واتواالنساء صدفاتهن نحله« مهریه را به بخششی از سوی مرد برایآیا نحله زوجه، هبه محسوب می شود؟هبه به معنای اعم عبارت است ازاینکه شخصی چیزی از مال خود را به صورت مجانی و بدون عوض به غیر تملیک کند وبه معنای اخص قید هایی دارد که شامل هر بخششی نمی شود. قانونگذار مواد ۷۹۵ تا ۸۰۷ قانوننحله به کسر »ن« در معانی، هدیه، آیین، مذهب وعقیده آمده است. بعضی از فقها نحله را همان مهریه می دانند و با استناد به آیه چهارم سومره نساء »واتواالنساء صدفاتهن نحله« مهریه را به بخششی از سوی مرد برای زن می دانند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

فرق حکم طلاق با گواهی عدم امکان سازش

پرسش : در چه مواردی دادگاه اقدام به صدور حکم طلاق یا صدور گواهی عدم امکان سازش می کند؟ 
و آیا بین این دو موضوع از نظر ماهوی و نحوه رسیدگی دادگاه تفاوتی وجود دارد؟
 
پاسخ : در طلاق دادگاه ناگزیر از رسیدگی ماهوی و ورود به موضوع احراز حقانیت خواهان است در حالیکه در موارد صدور گواهی عدم امکان سازش تصمیم دادگاه به منزله تأئید و شناسائی حق خواهان یا خواهانها در مراجعه به دفترخانه و اجرای صیغه طلاق می باشد.
لذا چنانچه زوج یا زوجین متقاضی طلاق بخواهند با اقامه دعوی بر علیه دیگری از دادگاه تقاضای صدور حکم مبنی بر محکومیت طرف مقابل به اجرای طلاق یا تسلیم شدن در قبال اجرای طلاق را بنماید، این مفهوم اقامه دعوی بوده و محتاج به تقدیم دادخواست می‏باشد. 
مثلاً در طلاق درخواستی از ناحیه زوجه به واسطه عدم تحقق شروط ضمن عقد نکاح یا عسر و حرج زوجه، دادگاه بایستی احراز حقانیت ادعا را بنماید، تا بتواند بر مبنای آن حکم به استحقاق زوجه نسبت به حضور در دفترخانه و اجرای صیغه طلاق از طرف زوج (درحق طلاق ناشی از عدم تحقق شروط ضمن عقد نکاح) یا الزام زوج به حضور در دفترخانه و اجرای صیغه طلاق و یا در صورت امتناع زوج، اعزام نماینده حاکم به دفترخانه در جهت اجرای صیغه طلاق از طرف زوج ممتنع، صادر نماید، حال آنکه وقتی خواسته، صرفاً تصدیق امری باشد (نه اقامه دعوی بر علیه دیگری) باید مراجعه به دادگاه صرف درخواست باشد.
مثلاً در طلاق توافقی هیچ یک از زوجین در شرایط و چگونگی بروز طلاق اختلافی ندارند و فقط از دادگاه می‏خواهند که حق آنها را در مراجعه به دفترخانه رسمی طلاق و اجرای صیغه طلاق تأیید نماید.
یا در طلاق به درخواست زوج، دادگاه با صدور گواهی عدم امکان سازش، نسبت به شناسایی حق زوج در مراجعه به دفترخانه و اجرای صیغه طلاق اقدام می‏کند.
حالات فوق نیاز به دعوت از طرفین، تعیین وقت رسیدگی و رسیدگی به اختلاف در جلسه دادگاه ندارد.
در خصوص طلاقهایی که متقاضی آن صرفاً زوج است با تعیین وقت رسیدگی، زوجه جهت شرکت در جلسه دادگاه احضار می‏شود و حضور زوجه صرفاً جهت اعلام این دو مطلب به دادگاه است
الف) آیا با طلاق موافق است یا خیر؟
ب) آیا حق و حقوق خویش از جمله: نفقه ایام عده، اجرت المثل ایام زناشویی را می‏خواهد یا خیر؟ توضیح اینکه موافقت یا مخالفت زوجه تأثیری در تصمیم دادگاه در صدور گواهی عدم امکان سازش نداشته و عدم حضور زوجه در جلسه دادگاه مانع صدور گواهی عدم امکان سازش توسط دادگاه نمی‏باشد.
همچنین در خصوص رویه دادگاههای خانواده در طلاق با توافق طرفین، بدون تعیین وقت رسیدگی قبلی (با توجه به حضور طرفین) دادگاه با اخذ توافقنامه کتبی طرفین در مورد مهریه، نفقه، حضانت فرزندان مشترک، جهیزیه به هر کدام تفهیم می‏نماید ظرف مدت بیست روز داورخود را به دادگاه معرفی نمایند و در اکثریت قریب به اتفاق موارد، زوجین راضی به طلاق، هر یک شخصی را به عنوان داور آماده و حاضر کرده و حتی نظریه داوری نیز پیوست توافقنامه است و دادگاه با صدور گواهی عدم امکان سازش و ابلاغ حضوری آن به طرفین در همان مراجعه اول زوجین، مجوز طلاق را صادر می‏نماید.
بنابر این می توان گفت : در طلاق توافقی و طلاق به درخواست زوج دادگاه اقدام به صدور گواهی عدم امکان سازش و تأئید حق اجرای صیغه طلاق کرده و در طلاق به درخواست زوجه که محتاج ورود به ماهیت دعوی و اثبات و احراز حقانیت خواهان است ، دادگاه حکم طلاق صادر می نماید.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ازدواج مجدد

عقد نکاح دارای جنبه ‏های متفاوت نسبت به عقود دیگر بوده طرفین در هنگام تشکیل آن به اهداف والایی غیر از اهداف منفعت‏طلبانه عقود دیگر نظر دارند. 

از طرفی متعاقدین در هنگام انعقاد عقد نکاح می‏توانند شروطی را که خلاف مقتضای ذات عقد نباشد در آن بگنجانند.

یکی از شرایطی که امروزه در کلیه نکاح‏های رسمی گنجانده شده و در صورت تحقق، به زوجه، حق وکالت در انتخاب نوع طلاق و جاری ساختن صیغه آن را می‏دهد، ازدواج مجدد زوج است.

شایان ذکر است که در اجرای این شرط لازم نیست زوجه حقوق مالی خویش از جمله مهریه ما فی‏القباله را بذل نماید.

البته با رعایت این شرط که ازدواج مجدد زوج ناشی از زوجه مثلاً نشوز او نباشد؛ در غیر اینصورت زوجه نمی‏تواند با استناد به چنین ازدواجی درخواست طلاق نماید.


نکاح: طلاق، شروط ضمن عقد نکاح، مهریه، رجوع، ازدواج مجدد

در شرع مقدّس اسلام و با توجه به نصّ آیه «فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع»

1 مرد می‏تواند چهار همسر دائمی اختیار کند؛ البته ادامه آیه، اجرای عدالت بین زوجات را شرط این کار برای مرد می‏داند، و به مردی که از امکان اجحاف و عدم رعایت عدالت بین همسران خود می‏ترسد، سفارش می‏کند که بیش از یک همسر اختیار نکند و به همان یکی اکتفا کند؛«فإن خفتم ألاّ تعدلوا فواحدة»

از سوی دیگر، با استناد به حدیث نبوی «الطّلاق بید من اخذ بالسّاق» حق طلاق منحصر به زوج است.

در موارد طلاق خلع و مبارات نیز که زن با بذل فدیه به شوهر طلاق می‏گیرد، نقش فدیه، دریافت حق طلاق توسط زوجه‏نیست، بلکه تنها راهی برای جلب موافقت زوج جهت اجرای صیغه طلاق‏است.

درصورت عدم قبول فدیه توسط زوج، زن با بذل تمامی مهریه خویش و حتی بیش از آن نیز نمی‏تواند اقدام به طلاق یکطرفه کند.

اما طبق ماده 8 قانون حمایت خانواده مصوب 1351 در صورت ازدواج مجدد زوج، در شرایطی به زن اجازه درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش از دادگاه داده می‏شد؛ مفاد ماده مذکور با تغییراتی در عقدنامه ‏های نکاحیه ملحوظ گردیده و به صورت شروط دوازده
گانه ضمن عقد نکاح درج شده است که مطابق آن زوجه می‏تواند در صورت تحقق و اثبات یکی از آن شروط از دادگاه درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش کند تا بتواند با وکالت اعطایی از جانب زوج، با انتخاب نوع طلاق و در صورت انتخاب طلاق خلع، با بذل تمام یا قسمتی از مهریه یا نفقه معوقه به زوج، به وکالت از مرد قبول بذل نموده، از طریق یکی از دفترخانه‏های رسمی طلاق، خود را مطلّقه کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

طلاق وشرایط پرداخت اجرت المثل به زن

«هر گاه کسی بر حسب امر دیگری اقدام به عملی نماید که عرفاً برای آن عمل اجرتی بوده و یا آن شخص عادتاً مهیای آن عمل باشد،عامل مستحق اجرت عمل خود خواهد بود،مگر اینکه معلوم شود قصد تبرع داشته است.»(ماده 336 قانون مدنی)
تبصره 6 ماده ‌واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مقرر می دارد: «پس از طلاق در صورت درخواست زوجه مبنی بر مطالبه حق‌الزحمه کارهایی که شرعاً به عهده وی نبوده است،دادگاه بدواً از طریق تصالح نسبت به تأمین خواسته زوجه اقدام می نماید؛و در صورت عدم امکان تصالح چنانچه ضمن عقد یا عقد خارج لازم در خصوص امور مالی شرطی شده باشد،طبق آن عمل می شود،در غیر این‌ صورت هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و نیز تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد،به ترتیب زیر عمل می شود:
الف- چنانچه زوجه کارهایی را که شرعاً به عهده وی نبوده،به دستور زوج و با عدم قصد تبرع انجام داده باشد و برای دادگاه ثابت شود،دادگاه اجرت‌المثل کارهای انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم می نماید ... .»
به عبارتی زوجه با این شرایط می‌تواند اجرت المثل کارهای دوران زناشویی را مطالبه نماید:
1-     درخواست طلاق از ناحیه زوج؛
2-     عدم تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار وی ؛
3-     عدم امکان سازش؛
4-     وقوع طلاق.
دادگاه باتعیین کارشناس میزان اجرت المثل راتعیین می نمایداجرت المثل قائم به تعهدات شخص بوده لذا به ورثه منتقل نمی شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

انواع طلاق

ارنظر حکم تکلیفی طلاق انواع مختلف دارد طلاق واجب ،طلاق سنت،طلاق مکروه .طلاق مولی و مظاهر از اقسام طلاق واجب می باشد .طلاق های حرام عبارتست از طلاق زن حایز ونفسا وطلاق سه طلاق در یک مجلس است طلاق مکرو ه
طلاقی است که امید سازش می رود طلاق سنت طلاقی است که بین طرفین شقاق است وامید سازش نیست وخوف وقوعدر فتنه وجود دارد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

طلاق بر چند قسم است؟

طلاق بر چند قسم است؟
جواب: طلاق بر دو قسم است: «طلاق بائن» و «طلاق رجعى» و طلاق بائن بر پنج قسم است:
الف) طلاق زنى که نُه سالش تمام نشده.
ب) طلاق زن یائسه، یعنى زنى که بیشتر از 50 سال دارد.
ج) طلاق زنى که شوهرش بعد از عقد، با او نزدیکى نکرده باشد.
د) طلاق سوم زنى که او را سه بار طلاق داده اند.
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

وکیل برای طلاق توافقی

میخواستم بدونم اگر زوجه وکیل نیاز نداشته باشد الزامی است وکیل گرفتن ؟
و یا اگر الزامی است حتما باید از وکلای دادگاه باشد و یا از خارج از آن هم امکان پذیر است؟

پاسخ:

سلام. در طلاق یک طرفه یا طلاق توافقی و جایی که زوج به زوجه وکالت در طلاق
نداده باشد ، در اینجا الزامی به وکیل نیست ولی اگر زوج به زوجه وکالت
رسمی در طلاق داده باشد حتما باید وکیل دادگستری گرفته شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نگاهی به طلاق خلع وقتی زوجه برای رهایی از زوجیت، مالی را می‌بخشد

طلاق خلع، یکی از انواع طلاق‌های توافقی است که در آن، زوجه به دلیل کراهتی که از زوج دارد و با توافق زوج، مالی را به او می‌بخشد تا از قید زوجیت رها شود.

در طلاق رجعی، برای شوهر در مدت عده، حق رجوع وجود دارد؛ یعنی با وجود اینکه با قطع رابطه زوجیت به واسطه اجرای طلاق، مفارقت و جدایی، بین زوجین حاصل می‌شود، در مدت عده برای شوهر حق رجوع به همسرش باقی است و در این صورت همان رابطه زوجیت شرعی بین زن و شوهر اعاده خواهد شد.نوع دیگر طلاق بائن است. در طلاق بائن برای شوهر حق رجوع نیست و با اجرای صیغه طلاق رابطه زوجیت بین زوجین کاملاً قطع خواهد شد. طلاق بائن خود به چند دلیل حاصل می‌شود که یکی از این دلایل کراهتی است که زن از شوهر دارد یا هر دو از یکدیگر دارند. در صورتی که کراهت طرفینی باشد، طلاق از نوع مبارات است و اگر کراهت یک‌طرفه و از سوی زن نسبت به شوهر باشد، طلاق از نوع خلع است. بنابراین یکی از راه‌های جدایی زوجین، که در مدت عده، زوج حق رجوع به زوجه را ندارد، خلع است.طلاق خلع از اقسام طلاق بائن محسوب می‌شود که ضمن آن، زوجه به دلیل کراهتی که نسبت به زوج خویش دارد، در مقابل مالی که به او می‌دهد، از قید زوجیت رها می‌شود. زوجه می‌تواند تا قبل‌ از طلاق‌ خلع‌ و حتی‌ بعد از طلاق‌ در مدت عده و تا قبل از انقضای‌ آن، به بذل (فدیه) رجوع کند. در این صورت، طلاق خلع، از بائن به رجعی تبدیل شده و زوج می‌تواند در زمان عده به زوجه رجوع کنید. البته طبق نظریه مشهور، جواز رجوع زن مشروط به امکان صحت رجوع مرد است. هرچند زوج می‌تواند پس از طلاق خلع، امکان رجوع به طلاق را بر خود غیرممکن سازد اما زوجه نیز در چنین وضعیتی می‌تواند به فدیه رجوع کند و ایجاد مانع توسط زوج برای اعمال حق خویش، موجب سقوط حق زوجه در این خصوص نخواهد بود.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰