اعلامیه حقوق بشر مصوب 1348 درباره حقوق مهم , اساسی و ضروری برای انسان بحث میکند و مربوط به روابط بین دولت با افراد جامعه است مانند : حق مالکیتی که دولت برای هر فرد قائل است یا حق زندگی , آزادی , امنیت و ......
ولی حقوق مربوط به اشخاص مانند قانون مدنی و قانون جزا و..... بر خلاف حقوق بشر , اساسی نیستند مثل حق بر عکس و تصویر که نمیشود آن را در محدوده حقوق بشر دانست و بیشتر روابط بین مردم با یکدیگر مورد نظر است
حقوق مدنی یا به عبارتی حقوق شهری , مجموعه قوانین و مقرراتی است که حاکم بر اشخاص است
به زبان ساده هر فردی که در یک جامعه زندگی میکند باید از یک سری قوانین تبعیت کند تا با دیگران به اختلاف بر نخورد
این حقوق مدنی است که حد و مرزها را مشخص میکند تا ما بدانیم که تا کجا اگر پیش برویم حق دیگران را ضایع نکرده ایم
شاید بعضی از این قوانین برای ما تعجب آور باشد ولی پشت این قوانین هزاران راز نهفته است که فقط علما میتوانند آنها را تفسیر کنند
پس به همین خاطر است که علما جمع شده و قوانین الاهی و عرفی جامعه را برای ما به زبان قانون در آورده اند تا هرکس هر طور که دلش میخواهد از آیات و روایات قرآن و پیامبر (ص) و ائمه (ع) برداشت نکند و باعث هرج و مرج در جامعه نشود
مثال :
شما از یک نفر کشاورز طلب کار هستید و او یک تراکتور دارد که سالی یک بار از آن برای برداشت محصولش استفاده میکند
حال آیا شما میتوانید تراکتور را بابت طلبتان بردارید ( بر فرض این که قیمت تراکتور به اندازه طلب شما باشد ) ؟
عقل حکم میکند که بله
ولی قانون میگوید خیر !!! چرا ؟
چون ابزاری که برای کشت و زرع استفاده میشود به خاطر این که در حکم غیر منقول است ( متعلق به زمین است ) به واسطه زمین غیر قابل توقیف است